۸۴ روز تا کنکور ارشد ۹۴ فرصت باقی است و باید بتوانید ظرف امروز و فردا تکلیفتان را با گرایشتان مشخص کنید. چهار تغییر در کنکور ارشد مدیریت اعمال شده و برخی گرایشها را تحتالشعاع قرار داده است. در این نوشته درباره وضعیت چهار گرایش «بازرگانی» و «فناوری اطلاعات» و «صنعتی» و «تکنولوژی» صحبت میکنم و تلاش میکنم وضعیت و جایگاه کنونیشان را روشن کنم.
تغییر ضریب درسها نه فقط چهار گرایش بالا که، تمام اتمسفر ارشد مدیریت را تحتتأثیر قرار داده است. در نوشته قبلی پیشبینی کردم که حذف کد رشته شناور ۱۲۶۰ میتواند بازار ارشد مدیریت و مجموعه اجرایی را تحتالشعاع قرار دهد. متن را که بخوانید دستگیرتان میشود که جایگاه و مرز گرایشهای قبلی تغییر کرده است و داوطلبان ارشد مدیریت، ملزم به بازنگری در تصمیمهایی هستند که چند روز، چند هفته یا حتی ماههای پیش درباره گرایش مورد علاقهشان اتخاذ کردهاند.
حوزه گرایشهای اصلی مدیریت
تفاوت اصلی گرایشها در ترکیب درسها و ضریبهاست. چهار تغییر در درسها اعمال شده است.
- درس «مدیریت منابع انسانی» به گرایش دولتی افزوده شده است.
- درس «مدیریت اسلامی» به تمام گرایشها افزوده شده است.
- درس «مدیریت مالی» از گرایش بازرگانی حذف شده است.
- ترکیب ضریب درسها تغییر کرده است.
تأثیر درس «مدیریت اسلامی» به طور کامل در بخش درسها بررسی شده است. درس «منابع انسانی» هم به طور محدود با ضریب ۳ به گرایشهای دولتی و منابع انسانی افزوده شده است و زحمت درسخوانی دوستان را دو چندان کرده است. راستش تخصصی در این گرایشها ندارم و وضعیت قبل و بعدشان را نمیتوانم به خوبی رصد کنم؛ اما گمان نمیکنم اعمال درس جدید به این گرایشها که طرفدار محدودی هم دارند، مرز گرایشها را تغییر داده باشد. شاید هم داده باشد. پس بهتر از یک خبره مشورت بگیرید!
میماند حذف درس «مدیریت مالی» که به طور صریح، فاصله گرایش بازرگانی را از گرایشهای فناوری اطلاعات به عنوان پرمخاطبترین گرایشهای ارشد مدیریت کاهش داده است. درس «مدیریت مالی» عامل تمایز بسیار بارزی بود و متقاضیان بسیاری را از بازرگانی دور میکرد؛ که به زعم برخی دوستان «الحمدلله» که حذف شد!
حذف درس «مدیریت مالی» گرایش «فناوری اطلاعات» را در مرکز قرار داد و هویت گرایش «بازرگانی» را بیش از پیش به گرایش «فناوری اطلاعات» نزدیک کرد. همچنین، ضریب ۳ درسهای «ریاضی و آمار» و «پژوهش عملیاتی» گرایش «صنعتی» را از گرایشهای «فناوری اطلاعات» و «بازرگانی» دور کرده، و گرایش «تکنولوژی» را هم بیهویت کرده است. گرایش «تکنولوژی» وجه تمایزی با دیگر گرایشها ندارد و طبیعی است که از دایره تحیلها خارج شده است.
بیشتر داوطلبانی که رتبههای تکرقمی تا سه رقمی مرغوب را نشانه رفتهاند از تکنیک حذف درس استفاده میکنند؛ و به طور معمول یکی از درسهای «مدیریت تولید» و «ریاضی و آمار» و «پژوهش عملیاتی» و «زبان انگلیسی» را حذف میکنند. مبتنی بر آمارهای عمومی میگویم که بیشتر داوطلبانی که «پژوهش عملیاتی» را حذف میکنند، درس «مدیریت تولید» را نیز حذف میکنند؛ و دوستانی که «زبان انگلیسی» را حذف یا کمتر ۲۰ درصد میزنند، حداقل یک درس حذفی دیگر هم دارند. صحت و سقم اینها را با یک نگاه میتوانید از کارنامه داوطلبان سالهای اخیر جویا شوید. حال شرایط فرضی گرایشها را برای یکی از داوطلبان گرایش «فناوری اطلاعات» با حذف درس بررسی میکنیم:
۱. داوطلبی که درسهای «پژوهش عملیاتی» و «مدیریت تولید» را حذف میکند به صراحت گرایش «صنعتی» را به علت ضریب ۳ درسها؛ و به طور تلویحی گرایش «تکنولوژی» را نیز به علت فقدان گزینه مناسب برای جبران کمبود امتیاز درسهای حذفی از دست میدهد.
۲. داوطلبی که درس «مدیریت تولید» را حذف میکند، به صراحت گرایش «صنعتی» و به طور تلویحی گرایش «تکنولوژی» را از دست میدهد؛ و صرمتفا مخاطب گرایشهای «فناوری اطلاعات» و «بازرگانی» است!
۳. داوطلبی که درس «مدیریت بازاریابی» را حذف میکند، به صراحت گرایش «بازرگانی» و به طور تلویحی گرایش «فناوری اطلاعات» را از دست میدهد؛ و متقاضی گرایشهای «صنعتی» و «تکنولوژی» میشود. درس «بازاریابی» ضریب ۲ شده و «هلو برو تو گلوترین» درس ارشد مدیریت است!
۴. داوطلبی که درس «زبان انگلیسی» را حذف میکند، خودش را از مجموعه رتبههای مرغوب جدا میکند. آمارها نشان داده است که کمتر داوطلبی درس «زبان انگلیسی» را حذف کرده و به رتبههای مرغوب دست یافته است. حذف این درس، تمام گرایشهای را تحتالشعاع قرار میدهد.
۵. داوطلبی که درس «ریاضی و آمار» را حذف میکند، به صراحت از گرایش «صنعتی» دور میشود و به طور تلویحی از گرایش «فناوری اطلاعات» دور میکند. درس «ریاضی و آمار» ویژگی بیمانندی دارد و این امکان را برای داوطلبان مهیا میکند تا با حداقل دانش و با اندکی مهارتورزی در مبحث ریاضی و آمار، بتوانند سه تا هشت تست را شکار کنند. از این رو، حذف این درس موقعیت داوطلب در تمام گرایشهای ارشد مدیریت با مخاطره مواجه میکند.
نتیجهگیری
درس «مدیریت بازاریابی» برای گرایشهای «بازرگانی» و «فناوری اطلاعات» و درسهای «پژوهش عملیاتی» و «مدیریت تولید» برای گرایش «صنعتی» کلیدی هستند. اگر چه سنجش، اهمیت درس «مدیریت تولید» را با افزایش ضریب درس به ۲ بیشتر کرده است؛ اما همین سیاست، موجب جدایی این درس از درسهای مؤثر گرایش «فناوری اطلاعات» شده است و پیشبینی میکنم بیشتر داوطلبان «فناوری اطلاعات» درس «مدیریت تولید» را در فهرست حذفیها درج خواهند کرد. به بیان دیگر، درس «مدیریت تولید» با یک ضریب فوقالعاده در فهرست درسهای گرایش «فناوری اطلاعات» درج شده، اما جذابیت ندارد و در بطن برنامههای درسی لحاظ نمیشود؛ مگر اینکه داوطلبان گرایش «فناوری اطلاعات» از گرایش «بازرگانی» چشمپوشی کنند و گرایشهای «صنعتی» و «تکنولوژی» را هدف بگیرند.
تغییر ضرایب درسهای «مدیریت تولید» و «مدیریت بازاریابی» مرزهای گرایشهای پرطرفدار «بازرگانی» و «فناوری اطلاعات» و «صنعتی» را دوباره تعریف کرده است. درس «مدیریت بازاریابی» مرز «بازرگانی» و «فناوری اطلاعات» را حذف کرده است و درس «مدیریت تولید» نیز مرز گرایش «صنعتی» را با دیگر گرایشها پررنگتر کرده است. کنکور امسال، دیگر مانند سالهای گذشته نیست که با هدف رتبهگیری در بیشتر گرایشها بر درسهای «عمومی» تمرکز کنیم. شاید بهتر باشد عبارت درسهای «عمومی» را حذف کنیم؛ چرا که درس «پژوهش عملیاتی» برای چهار گرایش بالا مشترک است و تفاوتشان به دو درس کلیدی «مدیریت تولید» «مدیریت بازاریابی» محدود شده است که با توجه به شرایط تازه، دیگر نمیشود گرایشهای «بازرگانی» و «فناوری اطلاعات» را دو گرایش تلقی نکنید، یک گرایش هستند: «بازرگایتی»